اینجا چرا 1 میلیون بالقوه داخل ایالات متحده فیلم سینمایی یک شب در تهران هستند
او میخواست تولید یک مجموعه فیلم آیندهساز و در عین حال مستقل را بر اساس رمان آن شروع کند. روشن میشود که او در نقشهٔ پیچیدهٔ الستر برای قتل همسرش، خودش را زن الستر جا زده بوده است. در سال ۲۰۰۹ ورایتی گزارش کرد که برادران وارنر برای اقتباس و نوشتن فیلمنامهٔ بزرگی از روی رمان آن نوشتهٔ استیون کینگ با دیوید کاجگانیچ وارد مذاکره شدهاست و روی لی نیز بهعنوان تهیهکنندهٔ پروژه انتخاب شدهاست. در کامیککان سندیگو ۲۰۱۹، سیمو لیو به عنوان بازیگر نقش اصلی اعلام شد و تونی لیانگ نیز به عنوان بازیگر ماندارین انتخاب گردید. در نهایت او فیلمنامه خودش را در سال ۲۰۱۰ تکمیل کرد اما برادران وارنر چندان از کار راضی نبودند و برای همین پروژه برای مدتی کنسل شد تا مدیران بتوانند چاره بهتری برای حل مشکل پیدا کنند. بن در داخل و خارج مدرسه بیشتر از هر شخص دیگری مورد آزار و اذیت قرار گرفته و موقعیتهایی که در آنها قرار میگیرد اغلب ناامیدکننده هستند. او پس از آن مون گوانگ را در حیاط خانه دفن کرده و اکنون غذایش را از طریق دستبرد شبانه به یخچال خانه بدست میآورد و هر روز به امید اینکه کی-وو کدش را ببیند نامه اش را با کمک کد مورس و توسط کلید چراغهای خانه اجرا کردهاست.
«اریک» که بسیار خشمگین است، تصمیم میگیرد «کریستین» را تا ابد زندانی خود کند و پس از عجز و لابههای «کریستین»، به او اجازه میدهد فقط یکبار به دنیای واقعی خود بازگردد، به شرط آنکه با «رائول» دیداری نداشته باشد. بن بسیار باهوش است و بسیار به مطالعه علاقه دارد. استن فردی منطقی است و برخلاف بیشتر اعضای باشگاه بازندگان در هنگام رویارویی با خطر، بیشتر از ذهن و منطقش کمک میگیرد تا از احساسات. بهترین و صمیمیترین دوست ویلیام و عجیبترین و بازیگوشترین عضو باشگاه بازندگان است. برادر کوچک هفت ساله و بیگناه ویلیام است که بهدست «آن» کشته میشود. به بئاتریس پرایر هشدار داده شدهاست که او یک سنتشکن است و خصوصیات او با هیچیک از بخشها مطابقت ندارد. او نتوانسته است با زندگی امروزی ارتباط برقرار کند و همه فرزندانش به نوعی در حاشیه زندگی او هستند. سازنده موسیقی متن فیلم «تک تیرانداز» احسان بیرقدار است که آن را در سال ۱۳۹۹ ساختهاست. یک جوان جامعهگریز و مردمستیز که رهبری گروه باورز را برعهده دارد. جکسون رابرات اسکات ایفای این نقش را برعهده دارد. تنها دختر باشگاه بازندگان است و همین نکته کافی است که نشان دهد با دخترهای دیگر فرق دارد. پسری چاق که که ظاهراً توانایی ویژهای ندارد اما به مرور، ثابت میکند که همچون بقیه بازندگان خصوصیتهای خاص خود را دارد.
همچنین وی عقیده داشت که فیلم حتماً با درجه سنی «آر» ساخته شود اما برادران وارنر در آن موقع زیاد تمایل چندانی به این کار نداشت. فوکوناگا فکرهای متفاوت و زیادی دربارهٔ پروژه داشت. پدرش را زمانی که بچه بود از دست داد که این اتفاق تأثیر خیلی زیادی روی او گذاشتهاست. فراریها با یک شکارچی محلی روبرو میشوند که ادعا میکند مزدوران جایزه بگیری که منتظر دستگیری آنها بودهاند را کشتهاست، شکارچی این سه نفر را به یک منطقه تحت قرنطینه که جذامیها در آن زندگی میکنند راهنمایی میکند، در آن جا وسایل و یک قایق به دست میآورند. باورز گروهی متشکل از هفت دانشآموز دوازده سال به بالاست که بعد از «آن»، خطرناکترین دشمن باشگاه بازندگان محسوب میشوند. در نگاه اول، کسلکنندهترین عضو فیلم سینمایی سگ باشگاه بازندگان است. مارتین که جدیداً به عنوان قائم مقام در یک نشریه سیاسی مشغول به کار شدهاست؛ جشن کوچکی برگزار میکند و سپس آنا را به خانه میرساند. مایکل آخرین نفری است که به باشگاه بازندگان میپیوندد. همچنین کنایههای او به هنری باورز یکی از دلایل دشمنی گروه باورز با باشگاه بازندگان است. او به خودبیمارانگاری و آسم مبتلاست.
فوکوناگا که خودش را به صندلی کارگردانی نزدیکتر میدید کارهایی را که لازم بود انجام داد و حتی به مرحله انتخاب لوکیشن و بحث دربارهٔ انتخاب بازیگران نیز پرداخت. فیلم «چکمه» به کارگردانی محمدعلی طالبی، یکی از آثار برجسته سینمای کودک در دهه ۷۰ ایران است که با ظرافت خاصی به موضوعات اجتماعی و انسانی پرداخته است. از نظر او کارگردان با تکیه بر خردهداستانها و شخصیتهای متعدد، داستان شمس و مولانا را در حاشیه قرار داده و این دو شخصیت پرداخت مناسبی نداشتهاند و در عین حال کارگردانی فتحی را نامتناسب با قصه و در تلاش برای نمایش پررنگولعاب لوکیشنها دانست. او موهای بلندی دارد و عینک بزرگی به صورت میزند که باعث میشود شبیه به عقب ماندهها به نظر برسد. اگه تحقیق کنید بنیادترین فیلم ها هم از همین سینما بلند می شوند، مثل هفت سامورایی که ازش فیلم هفت دلاور ساخته شده و جز شاهکارهای وسترن می باشه.